فواید کتاب درمانی و تاثیرات خارق العاده آن بر جسم و روح
پیش از این خواندیم کتاب پدیدهای است بیکران و ارزشمند که شاهراهی از اندیشه و فهم را در برابر آدمی گشوده و روح و جان را تعالی میبخشد. دانستیم از برترین نعمات الهی است که در پناهش بشر از حضیض جهل به بلندای دانش و دانایی پای مینهد. چرا که اندوه میزداید و مایه انس و آرامش میشود و دریافتیم کتابخوانی نگاهی است با واسطه به جهان در مقابل لحظاتی که بی واسطه جهان را تجربه میکنیم. از چکیده کلام کتاب را اکسیری یافتیم که دارویی است بر کسالت جان آدمی و درمان است جراحت روح او را.
کتاب درمانی
فصلی نو اما مفهومی دیرینه که ریشه در کتیبههای سردر کتابخانههای شهر باستانی تبس در سواحل نیل دارد که نامش را « شفاخانه روح » میخواندند. این میراث از زمانی به دست ما میرسد که کتابخانههای یونان بهعنوان مکانهای مقدس در نظر گرفته میشدند که دارای اثر درمان بخش بود. همچنین رومیان باستان میان خواندن و درمان ارتباطی عمیق یافته بودند. در اوایل قرن نوزدهم، پزشکانی چون بنجامین راش و مینسون گالت دوم، نخستین کسانی بودند که از این روش بهعنوان یک تکنیک جهت توان بخشی بیماران و درمان مشکلات مربوط به سلامتی روان بهره میبردند. آندره برتون سورئالیسم فرانسوی، کتاب مقدس را مانند داروخانهای دانسته که در آن داروی هر نوع بیماری یافت میشود. ارتباط مذهب با کتاب درمانی شاهدی بر قدمت حضور کتابخانهها در بیمارستانهاست. در طول جنگ جهانی اول و دوم برای بهبود سربازانی که از جنگ برمیگشتند و به مشکلات جسمی و روحی دچار شده بودند از این درمان استفاده میشد. گالت، عملا برای درمان بیماران روانی از خواندن کتاب بهره میگرفت. چون در این درمان علاوه بر شناخت بیماری شناخت کتاب نیز ضرورت داشت و از طرفی باور به تاثیر این فن افزایش مییافت و به تدریج ضرورت نوعی همکاری میان پزشکان و کتابداران احساس شد، به همینن دلیل پس از مدتی کتاب درمانی به عنوان جنبهای از حرفه کتابداری شناخته شد و اولین همکاری میان کتابداری و روانپزشکی در بیمارستان مک لین در ویورلی ماساچوست آغاز شد. تا کنون هیچ روش خاص و تعریف شدهای برای پیاده سازی این روش تدوین نشده و میتواند در ترکیب با سایر روشهای درمانی متفاوت بهطور همزمان مورد استفاده قرار بگیرد. این تکنیک که استفاده از مطالب برای درمان بیماریهای جسمی و روانی است از طریق فراهم آمدن یک حالت بالقوه برای درمان در خارج از دوره میتواند منجر به تسریع و تقویت فرایند بهبود شود. تشکیل کتابخانه میتواند فراگیرترین بخش این فعالیت باشد. لازم به ذکر است این کتابخانهها با کتابخانههای عمومی تفاوت دارند زیرا اهداف خاصی را دنبال میکنند.
کتاب درمانی دوره مشاورهای است که نیازمند برنامهای دقیق و هوشمندانه میباشد؛ مشروط بر اینکه هر دو طرف هم مددکار و هم مددجو موافق درمان باشند. مبنی بر نظرات متعددی که در این حیطه وجود دارد ۵ مرحله مهم است که همگان در آن اتفاق نظر دارند : ۱) شناسایی ۲) انتخاب نوشتار ۳) ارائه و همانندسازی ۴) پالایش (تخلیه هیجانی) ۵) بصیرت. در طول دو مرحله اول، نیاز فرد شناسایی شده و کتاب مناسب بر اساس مسائل او انتخاب میشود. این انتخاب باید با آگاهی و مهارت باشد تا موجب ایجاد امید و احساس کاذب در مددجو نشود. تا بهحال هیچ معیاری برای انتخاب کتاب با هدف درمانی تعیین نشده و تنها گاهبهگاه پزشکان، کتابداران و سایرین مواردی از کاربرد ادبیات و متون نوشتاری را که مزایا و منافعی در درمان بیمار مورد معالجه آنها داشته است ذکر کردهاند. در اینجا اهمیت گزینش کتابی که توجه ویژه به نیاز مخاطب داشته و همه یا حداکثر جوانب درمانی را لحاظ کرده باشد، مشهود و ملموس است. شایان ذکر است مجموعه آثار انتشارات خادم الرضا (ع) از آن دسته آثاری است که در عصر حاضر که گاه کتاب و نویسندگی صرفا تجارت و رقابت ادبی است و دستخوش تحریفات اهدافی شده، با ظرافت و دقت تعصب مآبانه بر محتوای قلم نویسنده و نگارش متون این مهم را سرلوحه قرار داده و این ویژگی است که مجموعه را متمایز ساخنه و در سایه عنایات باریتعالی همواره رضایت روزافزون خریداران که انگیزه و هدف راهمان بوده را به ارمغان آورده است. و اما مرحله همانندسازی زمانی رخ میدهد که خواننده خود را با شخصیت یا شرایطی خاص در کتاب پیوند میدهد. در مرحله پالایش، مددجویان بهطور شفاهی از طریق شرکت در بخشها یا بهصورت نوشتاری و یا شیوههای هنری نظیر اجرای نقش شخصیتها، به تخلیه هیجانی خود میپردازند. بصیرت مرحلهای است که فرد به فهم مطلوبی از شرایط خود بعد از همانندسازی و پالایش میرسد. در این مرحله ممکن است که قادر به دبدن انگیزههای پنهان اعمال خود و یا قادر به کشف راههای جدیدی برای حل مسائل خود شود. در نتیجه این بینش ابزاری است که به مددجو امکان کنترل شرایط و پیامدهای خاص خود را میدهد. فرد درمانگر ممکن است کتابدار، مشاور، متخصص بهداشت روان و یا آموزگار مدرسه باشد. اما نکته حائز اهمیت این است، از آنجایی که کتاب درمانی باید با ظرافت و حساسیت تمام انجام شود، هرکسی نمیتواند عهدهدار اجرای آن باشد. هر فرد علاقهمند که دارای ثبات و استواری شخصی و علاقه واقعی به کار با دیگران بدون قدرت نمایی، تهدید و یا اخلاق گرایی باشد، فردی مناسب برای اجرای این فرایند است. بهعلاوه کار با مراجع و متخصصان در زمینههای مختلف، مانند گروهی که شامل مشاور، کتابدار و یا روانشناس مدرسه است توصیه میشود. چه بسا این همکاری و تقسیم مسئولیت باعث ایجاد روحیهای آرامتر در نتیجه انتقالی اثر بخشتر در فرد درمانگر میشود که به توازن فرایند درمان کمک بسزایی میکند بهطوریکه فرد خاصی مسئول نیست.
اگرچه با گذشت زمان بسیاری از تدوین پایههای نظری کتاب درمانی، همچنان تمامی جنبههای کاربردی و تاثیر آن در افراد نابهنجار و بیمار شناخته نشده است اما مطالعه کتابی خاص یا بخش خاصی از متن کتاب که توسط درمانگر به مراجعه کننده خاصی توصیه میشود میتواند این آثار را داشته باشد : ۱٫ توسعه شناخت و آگاهی ۲٫ آشنایی با سرگذشت زندگی دیگران و اینکه چه راهکارهایی برای غلبه بر مشکلات در پیش گرفتهاند ۳٫ الگو قرار دادن و همانند سازی شخصیتهایی که فرد درکتاب با آنها آشنا میشود ۴٫ آموختن دستورالعملهایی برای زندگی بهتر و تقویت تفکر مثبت ۵٫ تحریک خواننده به تفکر، تحلیل، نگرش و رفتارها ۶٫ فراخوانی احساسات و تجربههای مخفی شده به سمت آگاهی ۷٫ کمک به شناخت علل رفتار خود و دیگران و تامین سازگاری مطلوب ۸٫ یاری جستن از کتاب بهعنوان پناهگاهی امن که آرزوها و رویاهای ما در آن به تحقق میپیوندند و پایان خوش آنها به ما امید میبخشد و مامنی که به هنگام نیاز فارغ از روزمرگیها به آنها روی میآوریم.
با این احوال کتاب درمانی را میتوان یک فن درمانی معرفی کرد که میتواند در خدمت نظامها و روشهای مختلف قرار گیرد. اما مزایا و محدودیت هایی نسبت به سایر راههای درمان دارد که به بررسی میپردازیم:
مزایا: ۱٫ فراگیر بودن تعداد افرادی که از روانپریشی رنج میبرند بسیار زیاد است. بهعلاوه افرادی وجود دارند که بهدلیل وجود موانعی در رشد و آگاهیشان از تمام ظرفیت خود برای شاد بودن، فعالیت و مؤثر بودن استفاده نمیکنند. این روش برای این گروه عظیم بسیار کارامد است. ۲٫ پاسخ به نیازهای زیبایی شناختی: کتاب بهترین وسیله برای انتقال بسیاری از زیباییهاست که با آن میتوان تفکرات فلسفی، طنزهای گویا و معجزهگر، کلام موزون و دلچسب، تجسم یک صحنه اوج و درک یک مفهوم عارفانه را ممکن ساخت که در دیگر روشهای درمانی این امکان مقدور نیست. ۳٫ ارتباط مهرآمیز و گسترده با مردم : داستانها میتوانند خواننده را آنچنان در جریان ریز و درشت حوادث قرار دهند که قادر شود افراد واقعی جامعه را با آن همسان ببیند و همان احساس محبت و پیوستگی را که در زمان خواندن رمان نسبت به قهرمان داستان دارد، به این افراد انتقال دهد. ۴٫ رسیدن به مرحله انتخاب : در کتاب درمانی میتوان فرد را به زمانی از شناخت و آگاهی رساند که خود انتخابگر باشد.
محدودیتها : ۱٫ کاربرد آن درمورد بیسوادان و کمسوادان محدود است.
۲٫ تعداد کتابهایی که تمام جنبههای درمانی را فرا بگیرند اندکاند. ( که در پاراگرافهای قبل در باب ارزیابی کتب انتشارات خادمالرضا (ع) به این مورد مهم اشاره شد ).
۳٫ بیشتر تالیفات مربوط به شناخت و درمان بیماریهای روانی و آثار مشابه در این زمینه برای دانشگاهها نوشته شدهاند و متن آن برای مردم عام ساده نشده است.
۴٫ مشاهده زبان بدن برای بررسی دقیقتر میسر نیست.
۵٫ متاسفانه عادت به مطالعه در بسیاری از جوامع رواج ندارد و افرادی که توان خواندن دارند با روش صحیح مطالعه آشنا نیستند.
۶٫ بهدلیل کمبود روانپزشک امکان تعامل درمانی با بیماران کم است.
۷ . برای درمان بیماریهای حاد پاسخ نمیدهد.
۸٫ استانداردهای لازم برای اجرای فنون وجود ندارد.
۹٫ دوره رسمی برای کتاب درمانی ایجاد نشده و کتابهای آموزشی اندکی برای درمانگران ارائه شده است.
مزایا و محدودیت ها منحصر به این موارد نیست ولی از آنجا که مجال سخن محدود است به همین مقدار بسنده میکنیم.
سخن آخر اینکه در حال حاضر کاربرد کتابدرمانی محدود به کتابداران و پزشکان نمیشود. آموزگاران و روانشناسان، جامعهشناسان و مشاوران نیز آن را بهکار میبرند و در حوزههای جامعهشناسی روانی و زندگی اجتماعی نیز استفاده میکنند. زیرا امروزه بهداشت روانی، خارج از موسسات درمانی بهعنوان مسئلهای اجتماعی مطرح است و پس از طی چندین دهه که از پذیرش کتاب درمانی بهعنوان بخشی از روند درمان گذشته، مطالعه درباره آن همچنان در مرحله آزمایشی و تجربی باقی مانده و کاربردهای بالقوه آن کشف نشده است. به امید آنروز که بتوانیم با نگرشی عمیق بر گسترهای وسیعتر از داشتهها و دانستهها دست یافته تا دروازههای پیشرفت را رو بهسوی کشف ناشناختهها بگشائیم.